رفتار حرکتی
Motor behavior
رفتار حرکتی (Motor behavior) علمی است جهت مطالعه حرکت و عملکرد حرکتی انسان با تاکید بر علوم فیزیولوژی و روانشناسی.
بررسی حرکت انسان به عنوان رفتاری که فرد از خود بروز می دهد، این ایده را ایجاد می کند که باید جنبه های شناختی حرکت را نیز درنظر گرفت. اعمال حرکتی انسان و ویژگی های آن می تواند در ارتباط با تصمیم گیری، انگیزش، تفکر، توجه، حافظه، استدلال و ادراک باشند که به عنوان عملکردهای شناختی محسوب می شوند.
رفتار حرکتی به چهار بخش تقسیم می شود که عبارتند از:
-رشد حرکتی (Motor development)
-کنترل حرکتی (Motor control)
-یادگیری حرکتی (Motor learning)
- اموزش در تربیت بدنی
کنترل حرکتی عبارت است از مطالعه وبررسی حرکت و چگونگی کنترل ان با تاکید بر علم فیزیولوژی .
در کنترل حرکتی، بیشتر قسمت هایی از سیستم عصبی به ویژه سیستم عصبی مرکزی (CNS) که در اعمال حرکتی نقش دارند مطالعه می گردند. در این علم، توانایی جهت تنظیم مکانیسم هایی که برای حرکت ضروری هستند مورد توجه قرار می گیرد.
یادگیری حرکتی عبارت است از تغییرات نسبتا پایدار در طول عمر که در اثر تمرین , تکرار وتجربه بدست می اید.
تأثیر مشت کردن دست چپ بر افزایش تمرکز ورزشکاران
طبق تحقیقات جدید انجمن روانشناسان آمریکا، فشار دادن یک توپ با دست چپ موجب افزایش تمرکز ورزشکاران می شود. این کار باعث فعال شدن بخشی از قسمتهای مغز میشود. پژوهشگران در آلمان مهارت ورزشکاران را در سه رشته فوتبال، جودو و بدمینتون مورد بررسی قرار دادند. این آزمایشها به هنگام تمرین و همچنین در شرایط پر استرس در مقابل جمعیت و دوربینها انجام شد.
ورزشکاران راست دستی که قبل از مسابقه توپی را در دست چپشان فشردند، کمتر از ورزشکارانی که توپی را در دست راستشان فشردند، دچار تنگی نفس شدند.این تحقیق در مجله روانشناسی آزمایشی به صورت آنلاین منتشر شد.
ادامه مطلب ...
مقدم ه:
در بسیاری از کشورها و از جمله ایران، مشغول شدن جوانان در ورزشی خاص بیشتر بر پایه سنت، آرزوها و علایق فردی استوار است و به محبوبیت آن ورزش، فشار والدین، تخصص معلمان مدارس و بالاخره فراهم بودن امکانات ورزش مورد نظر بستگی دارد.
بنابر شواهد موجود حدود 60 سال است که مربیان به طور غیر رسمی به استعدادیابی و ارزیابی وضعیت جسمانی و روانی افراد مشغول اند اما تا پیش از 1970، که کشورهای اروپای شرقی به ویژه روسیه، آلمان شرقی و بلغارستان برنامه استعدادیابی داشتند، در هیچ کشوری چنین برنامه ای وجود نداشت.
استعداد
یک توانایی طبیعی ویژه که ظرفیت فرد را برای موفقیت درعملکرد آدمی تشکیل میدهد
آمادگی طبیعی یا اکتسابی برای انجام دادن برخی از کارها
ویژگی فردی است که در یک بخش گنجایش و توانایی بالاتر از متوسط افراد جامعه داراست و رتبه درصدی او بالاتر از 50میباشد.
ادامه مطلب ...
نظریه های ترتیب زنجیره ای
بیشتر فعالیت هایی که در روانشناسی کنترل حرکتی صورت گرفته است در مورد شکل ترتیب زنجیره ای می باشد. با یادآوری از فصل اول در می یابیم که اساس این مسأله در کشف این موضوع است که چگونه عناصر یک توالی یا فرآیند حرکتی از لحاظ زمانی به طور متوالی قرار می گیرد. به طور مثال وقتی که کسی می گوید Happy Birthday ماهیت حافظه که اجازه می دهد صداهای این عبارت همان طور که هستند مرتب گردند چیست؟ در این بخش من چهار نظریه بسیار مهم تاریخی را از ترتیب زنجیره ای مورد بازنگری قرار می دهم. زنجیره بندی پاسخ، تداعی عنصر به موقعیت، بازداری درون عنصری و سلسله مراتب
زنجیره بندی پاسخ
قدیمی ترین راه حل پیشنهادی برای مسأله ترتیب زنجیره ای آن است که بازخودر ایجاد شده به وسیله یک حرکت به طور مرتب سبب ایجاد حرکت دیگر می شود. این نظریه به وسیله ویلیام جیمز (1890) ارائه شد که می گوید: همانطورکه ارتباطات بین بازخورد و پاسخ در دوره تمرین قویتر می گردد توالی حرکت می تواند بیشتر وبیشتر سریعتر و روانتر ایجاد شود.
تعریف تئوری زنجیره بندی پاسخ بدون تشبیه آن به یک مترسک دشوار است. به طوری که بسیاری از نظریه ها مقابل آن ارائه شده است. مقدار بحث های ارائه شده در جهت تخریب آن بیشتر از میزان بحث هایی است که به معرفی آن اختصاص داده شده است. با این وجود بحث درباره نظریه های مخالف بسیار مفید و با ارزش است زیرا که میزان قابل توجهی از کار توسط روانشناسان تجربی به وسیله این نظریه ها بیان شده است. علاوه براین تجدید نظر انتقادی از بحث ها خود مقدمه ای جهت ایجاد مباحث روشنگرانه می گردد. مشکل دیگر در مورد زنجیره بندی پاسخ درباره زمان بندی آن است. در نظر بگیرید که برای ایجاد یک حرکت در پاسخ به بازخورد حرکت سریع اول صدهزارم ثانیه زمان لازم است سپس اگر حرکت بتواند سریعتراز آن انجام شود نظریه زنجیره بندی پاسخ می تواند رد شود. این بحث در مقاله مشهوری روی شکل ترتیب زنجیره ای توسط روانشناس آمریکایی کارل لشلی در سال 1951 ارائه شد. این مقاله امروزه از این جهت دارای اهمیت است که از نقطه نظر تاریخی به عنوان یک اعلان برای روانشناسی شناختی محسوب می شود. لشلی می گوید که سرعت بالای بسیاری از توالی های حرکتی زنجیره بندی پاسخ را زیر سؤال می برند. به عنوان مثال پیانیست ها به قدری سریع می نوازند به گونه ای که فرد این موضوع را نمی تواند جدی بگیرد که هر ضربه ای روی صفحه در پاسخ به بازخورد از ضربه قبلی است. در این مورد مشکل وجود دارد و آن این که سخت است بدانید چه مدت برای پاسخ به بازخورد زمان لازم است؟ فرض کنید به جای 800 هزارم ثانیه 80 هزارم ثانیه زمان لازم باشد. لذا اگر پاسخ ها در این دامنه زمانی 80 هزارم ثانیه ای بتوانند ایجاد شوند نیازی به رد نظریه زنجیره بندی پاسخ نیست. مهم نسیت که پاسخ ها با چه سرعتی ایجاد شوند. در حمایت از نظریه زنجیره ای ممکن است ابراز شود که بازخورد سریعتر از انتظار عمل می کند (آدامز در سال 1976 نمونه ای از این .............
مشکل دیگر درباره زمانبندی لشلی 1951 آن است که فرد می تواند در نظر بگیرد که یک حرکت ممکن است در پاسخ به بازخورد حاصل از حرکت قبلی ایجاد نشود. اما در عوض در پاسخ به بازخورد حاصل از حرکت های پیشین تر ایجاد شود. بنابراین بحث تعامل نظریه زنجیره بندی پاسخ براساس درجات پاسخ با V یا سرعت های بالای پاسخ نظریه را زیر سؤال نمی برد به شرط اینکه فرد اجازه دهد که ارتباطات و اتصالات در زنجیره پاسخ به سرعت به پاسخ مجاور عبور کند.
چالش دیگر نظریه زنجیره ای به یک شکل منطقی مربوط می شود. تصور کنید که فردی به جای گفتن Happy Birthday بگوید: Happy Birth night. براساس نظریه زنجیره بندی پاسخ وقتی که فرد می گوید "Birth" بخش دیگر باید به طوری متجانس ایجاد شود. به هر حال گفته مشابه می تواندپیامدهای متفاوتی به دنبال داشته باشد. همانطوری که مثال فوق نشان داد ظرفیت به دنبال آوردن یک پاسخ با پاسخ های متفاوت برای زنجیره بندی پاسخ مشکل ساز است.
در اینجا بحث متقابلی می تواند ارائه شود، ممکن است تفاوت های ظریفی در بخش اول عبارت"Birthday" و "Birth Right" وجودد اشته باشد. تفاوت ممکن است به قدری بزرگ باشد که بتواند به طور انتخابی "Day" یا "Right" را در کانون توجه قرار دهد (راه اندازی کند). اگر معیار فرد به اندازه هایی کافی حساس باشد آنگاه قادر به شناسایی این تفاوت ها خواهد بود. ناتوانی در پیدا کردن تفاوت ها به آن معنی نیست که آنها وجود ندارند، این تضاد بحث ضعیفی است که زیرا با اطلاعات موجود هر کز قابل رد شدن نمی باشد، هنوز از لحاظ منطقی قابل پذیرش است و بنابراین به ارزیابی نظریه مرتبط می باشد.
اجازه دهید بحث دیگری را در مقابل زنجیره بندی پاسخ مطرح کنیم. بحث مورد نظر در باره اثرات بازداری بازخورد است. اگر بازخورد به صورت مصنوعی حذف شود. در نتیجه براساس نظریه زنجیره ای باید اجرای توالی های سازمان یافته حرکت غیر قابل ممکن باشد. مقداری از بررسی ها نشان داده است ک توالی حرکتی می تواند به طور قابل قبولی اجرا شود حتی اگر بازخوردهای حسی قطع شده باشند. به عنوان مثال لشلی در سال 1971 دریافت فردی که اعصاب حسی پایه اش در اثر شلیک گلوله قطع شده بود هنوز قادر به اجرای حرکات اختیاری پا می باشد (نمونه های دیگر در فصل چهار ارائه خواهد شد). به نظر می رسد که نتایجی از این قبیل دربرابر نظریه زنجیره بندی پاسخ قرار می گیرند. اما آنها چه هستند؟ شکل بررسی های بازداری بازخورد آن است که آنها نسخه خاصی از نظریه زنجیره بندی پاسخ را رد می کنند. نسخه ای که به نظر می رسد که بازخورد محیطی لازم را برای حرکات بعدی ایجاد می کند. اگر فردی نظریه را به این روش تجزیه و تحلیل و تفسیر نکند، آنگاه قابلیت حرکت زمانی که بازخورد حذف می شود دامنه نظریه را محدود می کند، اما نه فرضیه های پایه آن را ( آدامز 1984). نظریه زنجیره بندی می تواند به طور خلاصه به عنوان تداعی ها و اتصالات روبه جلو در نظر گرفته شود که در آن پاسخ n محرک 1+ n است که در نتیجه آن پاسخ 2+ n راه اندازی می شود و الی آخر. هر شروع توسط یک ارتباط تداعی گرایانه ممکن می شود. نیازی به مشخص شدن پایه و اساس جسمانی این تداعی ها و اتصالات نیست. اگر نظریه در این واژه ها خلاصه شده بررسی شود (یا اگر تداعی ها فرض رو به جلو به طور کامل در دستگاه عصبی مرکزی رخ دهد) سپس پذیرش این واقعیت که اجرای حرکات حتی بدون بازخورد محیطی دور از واقعیت به نظر نمی رسد.
نظریه زنجیره بندی خلاصه وار زمانی برای ترتیب زنجیره ای سخن و کلام پیشنهاد شد ویکلگرن 1969 کلمه ای مثل pin به وسیله عناصری با اطلاعاتی در باره هرکدام از عناصر صوت شناسی که به لحاظ آوا شناسی مجزا هستند ارائه میشود براساس این نظریه pin به صورت نشان داده میشود به گونه ای که اشتراکات جلو و عقب عناصر و نشان دهنده مرز کلمه می باشد. ترتیب آواها برای تولید توسط اشتراکات ایجاد می شود بنابراین وقتی که pi فعال می شود عنصر دیگر یعنی pin) به صدا در می آید. زیرا که کلمه مرکزی یعنی I توسط نوشته سمت راست (P) ایجا دمی شود و نوشته سمت چپ PIN نشان می دهد که P آوای پیشین است.
شکل اصلی این نظریه همان مشکل منطقی است که قبلاً به آن اشاره شد می باشد. چراPIN با کلمه PIT جایگزین نمی شود در حالی که رشته PIT} دارای عناصر اولیه یکسانی همانند رشته PIN است. فعال کردن piهمیشه مشخص کننده عنصر بعدی نیست شکل دوم آن است که قوانین برای تلفظ آن جه که تلفظ های یکسانی را عمومیت می دهد وجود دارد. وقتی که کودکی با تصویر یک موجود داستانی نا آشنا مواجه می شود و از او سؤال می شود که بگوید چه می بیند می گوید (wvy) و وقتی که با تصویر دو موجود داستانی مواجه می شود می گوید که تلفظ حرف s به صورت z به جای sبراساس آواشناسی زبان انگلیسی تلفظ می شود (برکو 1985). چگونه کودکان می توانند از لحاظ آواشناسی تلفظ های قانونمند را برای کلماتی که هرگز نشنیده اند ایجا دکند. براساس نظریه زنجیره بندی پاسخ یا نسخه ای که توسط توسط ویکلگرن 1968) پیشنها دشده بود یک رشته جداگانه ای برای wvys مورد نیاز است. این که این رشته از کجا می آید به صورت راز باقی خواهد ماند . رشته های مشخص برای هر تلفظ ممکن لازم است که مطمئناً برای ذخیره سازی آنها در حافظه نیاز به ظرفیت خاصی وجود دارد.
روش دیگر در ارتباط با این مسأله همانطور که پیشتر اشاره شد می گوید که : قوانینی برای صحبت کردن با انواع دیگر رفتارهای وضع می شود.
در حقیقت نشان داده شده که رفتار قانونمند به تولید زبان محدود نمی شود. این مسأله به وسیله افراد و مردم در متون غیر زبانشناسی و به وسیله حیوانات نیز نشان داده شده است. در یک ارائه از ررفتار قانونمند در حیوانات (هالز موش ها در آزمایش دویدن در ماز به طوری که چندین بار متوالی تقویت های فزاینده با کاهنده ای بدون توجه به نحوه اجرایشان دریافت می کردند آموزش دیدند در فواصل آزمایش ها هنگامی که تقویت بیشتری ارائه می شد سرعت دویدن افزایش می یافت اما در فواصلی که آزمایش ها با تقویت کمتری اجرا می شد سرعت دویدن کاهش می یافت بنابراین به نظر می رسید که موش ها یک قانون را به وجود می آوردند. نتایج مشابه با گونه های دیگر و تحت شرایط آزمایشی متفاوت نیز انجام شد و نتایج از این نتیجه گیری تبعیت می کرد که حیوانات ارتباط های قانونی را در بیان وقایع و رویدادها به وجود می آورند. حتی اگر این ارتباط ها از لحاظ جسمانی در محیط درک نشوند (هالس، فولر و هولینگ 1978 Hals, Fowler, Holing). این قابلیت برای درک قوانین و عمل مطابق آنها جهت انطباق با نظریه زنجیره بندی دشوار است. در واقع به قدری دشوار است که هیچ کس قادر به بکارگیری و حیاء مجدد نظریه زنجیره بندی به صورت واقعی آن نخواهد بود.